دیدگاه تخصصی
اندیشکده حکمروایی فرهنگی و صنایع خلاق
خلاصه کتاب " تحلیل فرهنگی صنعت "
فرآيند تحليل توسعه صنعتي در ايران، همواره در كاربست فرهنگ يا در ابعاد وسيعتر آن، سياست فرهنگي، ناكام بوده است. با تكيه بر مرور تجربه تاريخي كشور ميتوان گفت، غفلت روشنفكران، پژوهشگران و سياستگذاران نسبت به بعد فرهنگي صنعت موجب شده است تا تبيين تام و همهجانبهاي از شرايط صنعتي ايران صورت نگيرد. فرآيندهاي توليد و مصرف صنعتي براي هويت فرهنگي، به گونهاي تهديدآميز تلقي ميشود و غلبه اين باور در دستگاه انديشه صنعتي كشور، زمينه تحقق توسعه صنعتي را با مانع مواجه كرده است. اين در حاليست كه سخن راندن از صنعت و فناوري از يك سو، ارزشهاي مادي، اقتصادي و فني و از سويي ديگر، مفاهيم وسيع و انسانشناسانهاي چون سبك زندگي، ارزشهاي ذوقي، زيباييشناختي، عناصر معنايي و نمادين را در برميگيرد. در چنين نگرشي، نهتنها تعارضي ميان منطق هويتي و منطق ابزاري صنعت وجود ندارد، بلكه از گرفتار شدن در دام تقليلگرايي شناختي جلوگيري كرده و در ابعاد وسيعتر، تعادلي ميان ويژگيهاي كالايي و فني صنعت و ارزشها و هنجارهاي فرهنگ عمومي برقرار ميكند.
كتاب «تحليل فرهنگي صنعت» بر مؤلفه فرهنگي پديدههاي صنعتي در كنار چارچوبها و تحليلهاي اقتصادي تأكيد ويژه دارد. نويسنده كتاب حاضر، پيوند بين دو مقوله صنعت و فرهنگ را در يك چارچوب تاريخي و با توجه به شرايط ايران بررسي كرده است. اين اثر، توسط گروه صنعت و فرهنگ پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در سال 1388 منتشر شد و در سال 1399 توسط انتشارات آگاه به چاپ دوم رسيد. جنبه نظري، مفهومي و تجربي براي تحليل فرهنگي صنعت در اين اثر، مقدماتي براي خواننده فراهم ميآورد تا بتواند به شناختي از وضعيت صنعتي كشور و چالشهاي فرهنگي موجود در آن، نائل آيد.